تعاریف کودک یا نوجوان دچار مشکلات ویژه یادگیری کودک یا نوجوان دچار مشکلات ویژه یادگیری فردی است که در یک یا چند فرایند پایه مربوط به استفاده از زبان گفتاری و نوشتاری دچار اختلال است ، که این وضعیت ممکن است خود را در توانایی ناقص برای گوش دادن ، تفکر ، گفتار ، خواندن ، نوشتن ، املاء یا محاسبات ریاضی نشان دهد . این اختلال وضعیت هایی مانند معلولیت های ادراکی ، ضایعات مغزی ، بدکاریهای جزیی مغز ، نارسایی در خواندن و ناگویایی تحولی را در بر می گیرد طبقه بندی 1- 2- الف) مشکلات خواندن ب) مشکلات نوشتن ج) مشکلات ریاضی الف) نقص توجه ب) نقایص ادراکی 3 – مرکز آموزش و توانبخشی دانش آموزان دچار مشکلات ویژه یادگیری ( مرکز اختلالات یادگیری مرکز آموزش و توانبخشی دانش آموزان دچار مشکلات یادگیری به واحدی اطلاق می شود که در آن دانش آموزان دچار مشکلات ویژه یادگیری در کنار تحصیل در مدارس عادی برای رفع مشکلات خاص یادگیری از خدمات ویژه پاره وقت بهره مند می شوند . این مرکز درهراستان زیرنظرمدیریت آموزش و پرورش استثنائی استان به فعالیت می پردازد. دانش آموزان مدارس عادی که در یک درس خاص از قبیل ریاضی ، املاء ، خواندن و ... مشکل داشته باشند به این مرکز ارجاع داده می شوند و پس از ارزیابی های اولیه توسط معلمان ویژه ، برنامه آموزش و توانبخشی متناسب با نیاز دانش آموز طراحی و اجرا می شود اهداف 1- 2- 3- وظایف 1- 2- 3- 4- 5- 6-
اختلالات یادگیری کودکان
اختلالات یادگیری برخی کودکان میتواند بواسطه مشکلاتی باشد که پیش از تولد ، هنگام تولد و بلافاصله بعد از تولد وجود داشته است. · · از عوامل هنگام تولد میتواند به مواردی چون: از عوامل بعد از تولد عبارتند از: · عوامل آموزشی موثر در بروز اختلالات یادگیری به عقیده برخی متخصصان تدریس ناکافی و ناصحیح میتواند در بسیاری از اختلالات یادگیری عامل به حساب بیاید. به نظر میرسد که شماری از کودکان مبتلا به اختلالات یادگیری مرکز تحت آموزش کافی و مناسب قرار نگرفتهاند. · ·
از جمله عوامل پیش از تولد عبارتند از:
عدم تناسب نوع خون مادر با جنیناختلالات در ترشحات داخلی مادرقرار گرفتن در برابر اشعهاستفاده از دارو
کم وزنی هنگام تولدآسیب وارده بر سرآمدن جفت پیش از نوزادتولد با پا ، اشاره کرد.
مسمومیت سربنارساییهای تغذیهایمحرومیتهای محیطی و ...
·
·
·
·
·
اختلالات یادگیری
تعریف و ویژگیهای کودکان با اختلالات ویژه یادگیری
این کودکان ” در یک یا تعدادی از فرایندهای اساسی یادگیری: فهم مطالب ، کاربرد زبان گفتاری یا نوشتاری دچارمشکل اند.این اشکالات ممکن است درکودکان به صورت های گوناگون مانند:دشواری درگوش دادن،فکرکردن،؛صحبت کردن،خواندن،نوشتن،هجی کردن،حساب کردن ظاهر شود .
ویژگیهای کودکان دارای ناتوانی یادگیری
1- بهره مندی ازهوش تقریبا“ متوسط یا بالاتر
2-
سالم بودن از نظر حواس مختلف3-
برخورداری ازامکانات محیطی و آموزشی4-
نداشتن نابهنجاری های شدید رفتاری5-
پیشرفت آموزشی به طورقابل ملاحظه ای کمتراز بهره هوشی ، سن و امکانات آموزشی که از آن برخوردارند.علل شکست این کودکان در امریادگیری
الف- فقدان انگیزش کافی
ب- فقدان توجه ودقت لازم
ج- دقت بیش از اندازه به جزئی از کل
د- فقدان هماهنگی لازم درحرکات
ه- جنب و جوش بیش ازحد
طبقه بندی کودکان با اختلالات ویژه یادگیری
1-
کودکان با دشواری هایی درخواندن و هجی کردناز اساسی ترین مشکلات این کودکان است .در واقع خواندن ادامه فرایندرشدتکلم وزبان است .
تاخیردررشد سیستم عصبی مرکزی یا آسیبهای مغزی به عنوان علت عدم توانایی در خواندن می باشد .
دیس لکسی یا نارساخوانی اصطلاحی است که برای کودکانی که علی رغم هوش طبیعی قادر به خواندن نیستند.
برخی ازاین کودکان می توانند واژه ها را بخوانند ولی مفهوم آن را نمی فهمند این حالت را هیپرلکسی می نامند.
کودکان با دشواری های اساسی در نوشتن واملاء
اصطلاح دیس گرافی برای کودکانی که علی رغم هوش طبیعی بسیار بد می نویسند بکار می رود .
علل نارسانویسی و دشواری درنوشتن
1-
عدم توجه ودقت2-
ضعف مهارتهای حرکتی3-
اختلال درادراک بینایی حروف وکلمات4-
ضعف حافظه بینایی و شنوایی5-
دشواری درانتقال اطلاعات ازیک کانال حسی به کانال دیگر درپیوندهای حسی6-
انتزاعی بودن مطالبکودکان با دشواریهای اساسی درریاضیات
اصطلاحی که درمواردشدید این حالت به کارمی رود دیس کالکولی یا اختلال در محاسبه و کسب مفاهیم ریاضی است. مهمترین علل اختلال کودکان درریاضیات
1-
فقدان آمادگی ذهنی2-
تدریس ناکافی یا نادرست3-
ضعف حافظه بینایی وشنوایی4-
عملکرد پلیین هوش غیر کلامی5-
اختلال درادراک بینایی و شنوایی6-
اختلال در ادراک فضاییحسین عباسی مدیر مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادگیری
اختلالات زبان در مورد طبقه بندی اختلالات زبان و یا به طور کلی اختلالات ارتباطی نظریههای متفاوت وجود دارد. برخی از متخصصین معتقدند که لزومی بر طبقه بندی این اختلالات وجود ندارد. از این دیدگاه زبان در عمق وجود فرد ریشه دارد و یک اختلال زبان نمیتواند به خودی خود و به صورت مجزا وجود داشته باشد. دسته دیگر معتقدند این دسته از اختلالات را باید طبقه بندی کرد، چرا که طبقه بندی به لزوم اهمیت و توجه به نشانهها و علایم مرضی این اختلالات تاکید میکند. این دسته از متخصصین اختلالات گفتار و زبان را به چهار دسته اختلالات آواشناسی ، اختلالات آهنگ گفتار ، اختلالات صدا و اختلالات زبان تقسیم کردهاند. برخی از صاحبنظران سه اختلال اول را تحت عنوان اختلال گفتار در یک طبقه قرار میدهند.
اختلالات آواشناختی ویژگی اصلی این دسته از اختلالات ناتوانی در استفاده از آواهاست. برای مثال ممکن است فرد یک آوا مانند آوای پایان یک کلمه را جا بیاندازد. یا یک آوا را جانشین آوای دیگر کند مثل بکار بردن ش بجای س. این مشکلات معمولا در مورد آواهایی مانند ل ، ر ، س ، ز ، ش و ژ اتفاق میافتند. گاهی مشکل به حدی وخیم است که حتی اعضا خانواده قادر به درک بیان کودک نیستند ولی در شکلهای خفیفتر بعد از ورود به کودکستان یا مدرسه تظاهر میکند. این مشکل با استفاده از شیوههای گفتار درمانی قابل درمان است.
اختلالات صدا در این دسته از اختلالات یکی از ویژگیهای صدا که به کیفیت صدا ، آهنگ صدا و بلندی آن مربوط است آسیب میبیند بمی بیش از حد ، زیری بیش از حد و گرفتگی صدا و همچنین گفتار تو دماغی از اختلالات صدا هستند. برای درمان این دسته از اختلالات از روشهای بازپروری صدا استفاده میکنند.
اختلالات آهنگ بیان در این دسته از اختلالات آهنگ و جریان گفتار دچار آسیب است. لکنت زبان و شتابان گویی از جمله اختلالات آهنگ بیان هستند.
لکنت زبان یکی از ویژگیهای اساسی لکنت زبان تکرار صوتها و هجاهاست. مثلا فرد یک حرف یا بخشی از یک کلمه را به صورت مکرر و پشت سر هم در فاصله زمانی کوتاه تکرار میکند تا بتواند کلمه را بطور کامل ادا کند. لکنت زبان همچنین ممکن است با ایجاد فشار و وقفه در بیان یک حرف که معمولا اولین حرف یک کلمه است دیده شود. معمولا این نوع گفتار با ناراحتی و تنش روانی در فرد همراه میشود که میتواند به تداوم لکنت منجر شود. لکنت زبان معمولا قابل درمان است و با روشهایی چون درمان مبتنی بر تلقین و انحراف توجه ، درمان مبتنی بر تنشزدایی ، درمان مبتنی بر آهنگ گفتار ، درمان مبتنی بر تنبیه و تقویت ، درمان مبتنی بر نظریه سیبرنتیک ، روان درمانی ، دارو درمانی وگروه درمانی معالجه میشود.
شتابان گویی شتابان گویی را به منزله بینظمی زمانی گفتار تعریف کردهاند. این اختلال بر اساس سرعت افراطی در سخن گفتن، وجود بینظمی در جملهها ، جا انداختن هجاها و صوت ها و نامشخص بودن تلفظ متمایز میشود. معمولا جملهها از لحاظ ترکیبی ناقص هستند چرا که شتابان گو به بیان کلماتی میپردازد که به ساخت دستوری جمله وابسته نیستند. هنگامی که شتابان گو به کندی و آرامش سخن بگوید هیچگونه مشکلی در بیان خود ندارد اما ظاهرا فرد مبتلا قادر نیست مدت مدیدی چنین شیوهای را حفظ کند. برای درمان شتابان گویی از روشهای سنتی و روشهای رفتاری نگر استفاده میکنند.
اختلالات زبان این دسته از اختلالات با نارسایی یا معلولیت در فهمیدن یا بکاربردن گفتار و نوشتار مشخص میشوند. در این دسته از اختلالات ، اختلال در قالب گفتار نیست بلکه خود توانش زبانی را دربرمیگیرد. در این دسته از اختلالات زیر گروههای تاخیر زبان ، نارساگویی ، اختلال زبان بیانی ، انواع زبان پریشی (مادرزادی و اکتسابی) ، خموشی ، اختلال زبان نوشتاری ، اختلالات خواندن و ... قرار میگیرند.
تشخیص و درمان اختلالات زبان و گفتار برخی از این اختلالات از لحاظ شدت و یا نشانهها به نوعی هستند که افراد غیر متخصص نیز وجود مشکل را به راحتی متوجه میشوند. اما برخی از آنها مگر با قرار گرفتن در شرایط خاص مثل مدرسه و آموزش شفاهی و کتبی قابل تشخیص نیستند. بطور کلی برای تشخیص این دسته از اختلالات به صورت تخصصی از شیوههای مختلف چون مصاحبه با فرد ، مصاحبه با اطرافیان ، آزمایشهای عصب شناختی و آزمونهای مختلف استفاده می کنند.
درمان این اختلالات نیز با استفاده از شیوههای گفتار درمانی ، روان درمانی ، دارو درمانی انجام میگیرد. این افراد در برخی اوقات برای استفاده از شیوههای همزمان گفتار درمانی ، روان درمانی و دارو درمانی توصیه میشوند و غالبا درمان توام نتایج مفیدی را برای آنها به بار میآورد. در هر یک از این اختلالات ممکن است یک نوع روش درمانی اهمیت بیشتری پیدا کند
اختلالات یادگیری
تعریف و ویژگیهای کودکان با اختلالات ویژه یادگیری
این کودکان ” در یک یا تعدادی از فرایندهای اساسی یادگیری: فهم مطالب ، کاربرد زبان گفتاری یا نوشتاری دچارمشکل اند.این اشکالات ممکن است درکودکان به صورت های گوناگون مانند:دشواری درگوش دادن،فکرکردن،؛صحبت کردن،خواندن،نوشتن،هجی کردن،حساب کردن ظاهر شود .
ویژگیهای کودکان دارای ناتوانی یادگیری
1- بهره مندی ازهوش تقریبا“ متوسط یا بالاتر
2-
سالم بودن از نظر حواس مختلف3-
برخورداری ازامکانات محیطی و آموزشی4-
نداشتن نابهنجاری های شدید رفتاری5-
پیشرفت آموزشی به طورقابل ملاحظه ای کمتراز بهره هوشی ، سن و امکانات آموزشی که از آن برخوردارند.علل شکست این کودکان در امریادگیری
الف- فقدان انگیزش کافی
ب- فقدان توجه ودقت لازم
ج- دقت بیش از اندازه به جزئی از کل
د- فقدان هماهنگی لازم درحرکات
ه- جنب و جوش بیش ازحد
طبقه بندی کودکان با اختلالات ویژه یادگیری
1-
کودکان با دشواری هایی درخواندن و هجی کردناز اساسی ترین مشکلات این کودکان است .در واقع خواندن ادامه فرایندرشدتکلم وزبان است .
تاخیردررشد سیستم عصبی مرکزی یا آسیبهای مغزی به عنوان علت عدم توانایی در خواندن می باشد .
دیس لکسی یا نارساخوانی اصطلاحی است که برای کودکانی که علی رغم هوش طبیعی قادر به خواندن نیستند.
برخی ازاین کودکان می توانند واژه ها را بخوانند ولی مفهوم آن را نمی فهمند این حالت را هیپرلکسی می نامند.
2- کودکان با دشواری های اساسی در نوشتن واملاء
اصطلاح دیس گرافی برای کودکانی که علی رغم هوش طبیعی بسیار بد می نویسند بکار می رود .
علل نارسانویسی و دشواری درنوشتن
1-
عدم توجه ودقت2-
ضعف مهارتهای حرکتی3-
اختلال درادراک بینایی حروف وکلمات4-
ضعف حافظه بینایی و شنوایی5-
دشواری درانتقال اطلاعات ازیک کانال حسی به کانال دیگر درپیوندهای حسی6-
انتزاعی بودن مطالب3- کودکان با دشواریهای اساسی درریاضیات
اصطلاحی که درمواردشدید این حالت به کارمی رود دیس کالکولی یا اختلال در محاسبه و کسب مفاهیم ریاضی است.
مهمترین علل اختلال کودکان درریاضیات
1-
فقدان آمادگی ذهنی2-
تدریس ناکافی یا نادرست3-
ضعف حافظه بینایی وشنوایی4-
عملکرد پلیین هوش غیر کلامی5-
اختلال درادراک بینایی و شنوایی6-
اختلال در ادراک فضاییحسین عباسی مدیر مرکز آموزش و توانبخشی مشکلات ویژه یادکیری
< language=Java src="http://us.geocities.com/js_source/div03.js">
>
تهیه کننده : حسین عباسی کارشناس ارشد آمورش ابتدایی
مقدمه :
مدتها طولانی دانش آموزانی را که در یادگیری یک یا چند درس مشکلات جدی داشتند با اصطلاحات معلول ادراکی ، آسیب دیده مغزی و آسیب دیده عصبی معرفی می کردند . با توجه به یافته های جدید در مورد یادگیری ، در سال 1963 جمعی از متخصصین اصطلاح ، ناتوانیهای یادگیری را جایگزین اصطلاحات قبل کردند از آنجا که واژه ناتوانی اصطلاحات دیگری مثل ناتوانی جسمی یا ناتوانی ذهنی را تداعی می کند ، یعنی ناتوانیهای که تبدیل به توانایی کامل نمی شوند ، اصطلاحی مایوس کننده می نماید و به نظر می رسد اگر اصطلاح اختلالات در یادگیری و ( یا به نظر نگارندگان مشکلات یادگیری ) به کار گرفته شود، مناسب تر باشد . ( تبریزی ? 1380 ? ص 9 ) .
به بسیاری از اینگونه دانش آموزان متاسفانه برچسب کودن ، کم ذهن ،
عقب مانده و امثال آن زده می شود که هیچکدام صحیح نیستند و با قاطعیت
می توان گفت که اگر این مشکلات به موقع و به جا تشخیص داده شوند قابل درمان است ؛ افرادی چون آلبرت انشتین نابغه ریاضی ، توماس ادیسون مخترع و مبتکر و نابغه آمریکایی ? اگوست رودین مجسمه ساز بزرگ فرانسه ، لئوناردو داوینچی و بتهون همگی دچار اختلالات یادگیری بودند.
از سال 1373 از سوی وزارت آموزش و پرورش مراکز آموزشی و توانبخشی دانش آموزان دچار مشکلات ویژه یادگیری ایجاد گشت و در آن اینگونه دانش آموزان در کنار تحصیل در مدارس عادی برای رفع مشکلات خاص یادگیری از خدمات ویژه پاره وقت بهره مند می شوند .
در سال جاری مراکز مشکلات ویژه یادگیری در استان افزایش پیدا کرده ، اما به نظر می رسد در کنار افزایش مراکز نیاز است نگرش معلمان مدارس عادی نیز به تبع آن نسبت به این مقوله توسعه یابد .
تعاریف اختلالات یادگیری :
از دهه ی 1960 کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری توجه مطالعات روانی و آموزشی بوده اند و در واقع شاخه جدیدی است که به آموزش و پرورش ویژه افزوده شد .
هر چند که ناتوانی های یادگیری یک قلمرو نسبتا جدیدی است لکن رشد مفهوم آن ظاهرا سریع بوده به طوریکه از طریق آمیختگی پیشه های متعدد به صورت یک پیشه گسترده میان رشته ای جلوه گر شده است . در کوشش های مکرری که برای تعیین جمعیت کودکان ناتوان در یادگیری به عمل آورده ابعاد مختلف مساله مورد توجه قرار گرفته است و هر گروهی بر اساس دیدگاه خود و با شیوه متفاوتی مساله را بررسی و تعریفی از آن به دست داده است .
در سال 1968 یک تعریف به وسیله کمیته مشورت ملی در مورد کودکان ناتوان در گزارش سالیانه آنها به کنگره به عمل آمد " کودکان ناتوان در یادگیری در یک یا چند فراگرد اساسی روانی در ارتباط با فهمیدن یا کاربرد زبان شفاهی یا کتبی ناتوانی نشان می دهند تظاهرات این ناتوانی ممکن است به صورت اختلال در
گوش دادن ، فکر کردن ، سخن گفتن ، خواندن ، نوشتن هجی کردن یا حساب
باشد .
این اختلالات را نتیجه شرایطی دانسته اند که شامل نقائص ادراکی ، ضایعه مغزی ، اختلال جزیی در کارکرد مغز ، نارساخوانی ، اختلال گویایی و غیره است ناتوانی یادگیری این کودکان از نوع مشکلاتی نیست که بدایتا مربوط به بینایی ، شنوایی ، یا نقائص حرکتی ، عقب ماندگی ذهنی پریشانی عاطفی و یا کمبود امکانات محیطی باشد .
( فریار ? رخشان ، 1367 ، صــ 24 تا 26 ) .
ناتوانی یادگیری در اندام ظاهری کودک آشکار نیست کودک مبتلا به این وضع می تواند دارای بدنی قدرتمند ، چشمانی قوی ، گوشهای تیز و هوش بهنجار باشد ، در عین حال ، چنین کودکی در عملکرد ناتوان است . نارسایی او به همان اندازه واقعی است که ناتوانی پای فلج .
چه کسانی دارای اختلالات یادگیری هستند ؟
افراد مبتلا به ناتوانی های یادگیری در تمام سطوح و در تمام پایه های کلاسی از آمادگی تا دانشگاه وجود دارند امتیاز آن عده از کودکانی که در سطوح دبستانی درس می خوانند اصولا این است که تاکید و علاقه به شناسایی و درمان این گونه کودکان در این دوره بیشتر است بنابراین در آینده از شمار مبتلایان به این ناتوانی در سطوح بالاتر آموزشی کاسته خواهد شد
( والاس ? مک لافلین ،مترجم منشی طوسی ، 1373 ) .
انواع ناتوانی های یادگیری :
تشابه اولیه کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ، عدم قدرت آنها در یادگیری است اختلاف میان این کودکان تنها زمانی خود را نشان می دهد که انواع ناتوانی هایی که به آن مبتلایند طبقه بندی شود .
چه عواملی باعث بروز اختلالات یادگیری هستند ؟
ثابت شده است که علل بروز ناتوانی های یادگیری نسبتا مبهم است برخی از مشکلات کنونی درباره ی مفهوم ناتوانی های یادگیری بازتابی است از
ناتوانی ما در اشاره ی دقیق به علل بروز ناتوانی های یادگیری که شاهدش هستیم. روشن است که آگاهانه یا ناآگاهانه مساله علل بروز ناتوانی های یادگیری را به فراموشی و بی توجهی می سپاریم بر حسب درک ما از ناتوانی های یادگیری و نگرش اولیه حرفه ای ما ( پزشکی ، روان شناسی ، تعلیم و تربیتی ) نسبت به ناتوانی های یادگیری ممکن است ما به علل خاصی توجه پیدا کنیم تا آن که به رابطه ی علّی دشواری بپردازیم .
اما تجربه ی گذشته و عمل کنونی به ما ثابت می کند که ناتوانی های یادگیری مفهومی چند رشته ای است و ارتباط بین متخصصان رشته های مختلف در این امر باید برقرار باشد .
الف) عوامل آموزشی
1- تدریس ناکافی و ناصحیح به کودکان
2- عدم فراگیری معلم از مهارت های لازم جهت تدریس درسهای پایه در مدارس
3- توقعات فوق العاده بالا یا فوق العاده پایین معلمان
4- برنامه ریزی و طرح برنامه ی آموزشی ضعیف
5- عدم فعالیتهای برانگیزنده
6- تدریس عملی ناصحیح
7- عدم آموزش مهارت های اجتماعی ، یادگیری و حرکتی و جسمی و
عدم پرداختن به یادگیری های زبان شفاهی
8- استفاده نادرست از روشها و مداد و برنامه درسی
ب) عوامل محیطی
عوامل محیطی بسیاری وجود د دارد که می تواند به پیچیدگی ناتوانی های یادگیری بیفزاید و حتی شاید سبب ساز آن باشد .
- تغذیه بهداشت سلامتی
انگیزش ضعیف توجه ناکافی و ضعف در انجام کار بر اثر گرسنگی و وجود رنگ ها و مزه های مصنوعی در غذاها طبق نظر فاین گولد روی تحرک بیش از حد کودک موثر است .
سرماخوردگی مزمن ، مشکلات تنفسی ، آلرژیها و … در ناتوانی یادگیری کودک موثر است .
سقوط ، آسیب دیدگی مغزی ، ضربه وارد به سر و … در ناتوانی یادگیری موثر است .
- تحریک حسی
کودک در حال رشد نیازمند درون دادهای حسی است تا درباره محیط و خود و هر دو بیاموزد یعنی کودک به تجربه هایی نیاز دارد تا بیاموزد که چگونه بیاموزد .
- تحریک زبانی
زبان به واسطه ی نقشش در تفکر و یادگیری سایر مهارتها در محیط زندگی کودک جایگاه ویژه ای دارد و ممکن است ناتوانی کودک از نبود مدل های درست در اوایل رشد وی سرچشمه گرفته باشد .
- رشد اجتماعی و عاطفی
بسیاری از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری مضطرب ، نامطمئن و بی اختیار و سرکش هستند که ممکن است این رفتارها با فقدان امنیت طبیعی ، ثبات محبت و گرمی و پذیرش در منزل و محیط مدرسه پیوند داشته باشد .
ج) عوامل روانی
امکان دارد کودکان مبتلا به ناتوانی های یادگیری در عملکردهای روانی پایه چون ادراک ، حافظه و شکل درون به مفاهیم اختلال داشته باشند .
د- عوامل فیزیولوژیکی
بسیاری از متخصصان بر این باورند که علل اساسی و عمده ناتوانی های یادگیری آسیب دیدگی مغزی ، شدید یا جزیی و صدمه وارده به دستگاه عصبی و مرکزی است .
ه- عوامل ژنتیکی
شواهدی در دست است که نشان می دهد ناتوانی های یادگیری احتمالا در برخی خانواده ها بیش از دیگران دیده می شود در واقع عوامل ژنتیکی در شمار وسیعی از ناتوانی های یادگیری نقش دارد .
ز – عوامل بیوشیمیایی
اختلال های گوناگون متابولیکی در حکم عواملی هستند که موجب ناتوانی های یادگیری می شوند مثل هایپوگلیسمی ، کم کاری تیروئید و …
و- عوامل پیش ، هنگام و بعد از تولد
ژ- تاخیر رشد
بندر ، دهریش ، جانسکی ، لانگ فود … اظهار می دارند که عدم ظهور علائم رشد برخی از کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری ممکن است از تاخیر رشد برخی اجزای دستگاه عصبی مرکزی سرچشمه گرفته باشد که این گونه کودکان پس از بزرگتر شدن بر این مشکلات غلبه می کنند .
چ- نقص جزیی در کار مغز
به نظر می آید هر گونه نتیجه گیری درباره ی حیاتی بودن آسیب دیدگی مغزی در کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری در بهترین شرایط فقط جنبه تجربی و آزمایشی دارد .
سبب شناسی بیش از هر موضوع دیگر به موضوع پیش گیری تکیه دارد .
نارساییهایی ها و اختلا فات یادگیری یک اصطلا ح کلی است که شامل یک گروه نا همگون از دشواری های یا دگیری است که به صورت های گوناگون ما نند مشکلات اسا سی در گوش دادن –صحبت کردن – خواندن – نوشتن –استد لال کردن یا توانایی درک ریا ضی متجلی می شود 0
اگر چه نارساییهای ویژه در یاد گیری ممکن است در دانش آموزان سایر طبقات استثنایی نیز وجود داشته باشد برای آسیب های حسی – عقب ماندگی ذهنی –آشفتگی های اجتما عی و هیجا نی –تدریس نا کافی یا نا مناسب – محرو میت های محیطی و فرهنگی اما این امر در نتیجه ی این شرایط آنها نیست 0
بسیاری از دانش آمو زان در طی دوران تحصیلی خود دچار افت تحصیلی می شوند این مسا له ناشی ا ز بروز یک نوع آشفتگی در در مسیر یاد گیری آ نان است که البته به میزان هوش آنها ارتبا طی ندارد . درصداین دانش آموزان بسیار بالاست و متا سفا نه در اکثر موارد درمظان اتهام کم هوشی و کم استعدادی قرار می گیرند .
این گو نه مشکلات تنها منجر به افت تحصیلی و اتلاف اقتصاد خا نواده و کشورنمی شود بلکه به خاطر عدم آگا هی صحیح و درست معلمان ووالدین در اکثر مواقعبه سرزنش وتحقیردانش آموزان منجر شده و حس ناخو شایند خود ضعیف پنداری و کاهش اعتماد به نفس را در روح پاکشان به وجود می آورد و چه بسا بسیاری از این مشکلات قبل از ورود به دبستان و یا همان اول دبستان قا بل پیشگیری هستند و می توان با صرف زما نی اندک علل مشکل را شناسایی و درمان کرد .
پس معلمان و مربیان اگر از اطلا عات کا فی و مها رت های لازم بر خوردار نباشد ممکن است بسیاری از اختلالات را در کودک تثبیت کنند. چنانچه از تعریف ناتوا نی های یاد گیری در مفهوم خاص آن عدول کنیم و هر نوع مشکل ادراکی منجر به افت تحصیلی و کاهش میزان پیشرفت تحصیلی را ناتوانی یاد گیری به حساب آوریم تعداد دانش آ موزان درگیر این مشکل درصد بسیار بالایی را به خود اختصاص خواهد داد . عده ای از معلمان مدارس و والدین کود کان غالبا برای حل مشکل کودکان از روشهای قدیمی و گاه منسوخ کمک می گیرند که علاوه برصرف انرژی و وقت فراون نه تنها به افت تحصیلی و اتلا ف بودجه پایان نمی پذیرد بلکه به سرزنش و تحقیر دانش آموزان تشکیل خود انگاره منفی و کاهش عزت نفس آنان انجا میده و سلا مت روانشا ن را به مخاطره می اندازد و چه بسا آنان را به مکانیزم های دفاعی ناموفق میکشاند 0 این مشکلات دانش آموزان و مدرسه به خانه و خانواده راه می گشاید و اضطراب و نا خشنودی را در همه ی فضای زندگی می پراکند و حاصل این همه آسیب سختی است که به بهداشت روانی جامعه وارد می شود 0بنا براین بسیار مهم است که مشکلات یاد گیری به درستی شنا سایی و سپس تحت درمان قرار گیرند 0 قطعا راهبردهای مفید و اثر بخش جهت درمان اختلالات یادگیری وجود دارد که معلمین و اولیا بایستی از آنها آگاه باشند.
پرویز عینی - کارشناس علوم تربیتی
.: Weblog Themes By Pichak :.